زندگینامه کارآفرینان موفق - مردان کارآفرین ایرانی نام و نام خانوادگی: گلوردی گلستانی
شرکت: ماژین صنعت
نام محصول: بخارپزماژین و قطعات خودروهای داخلی
تحصیلات: لیسانس اقتصاد
در سال 1328 در یکی از خانواده های مذهبی عشایر ساکن در مهدی شهر استان سمنان متولد شدم. مذهبی بودن خانواده، بلند پروازی های من را ارضا نمی کرد. در دوران کودکی ام همیشه آرزو داشتم می خواست از این میدان خانواده خارج شوم وبه نوآوری فکر کنم.من از شش سالگی یک لحظه وقت آزاد نداشتم.در خانواده ما همه ی افراد می بایست کار می کردند.پدرم دنبال کار گوسفندان بود و مادرم نیز به کارهای خانه می رسید.
من دوران ابتدایی را در مهدی شهر گذراندم.از کلاس نهم به تهران آمدم و دوره ی دبیرستان را را در مدرسه دارالفنون گذراندم.و تحصیلات دانشگاهی را در رشته ی مدیریت اقتصادی در کرج گذرندام. قبل از فوت پدرم ، با یکی از اعضای خانواده مشکل پیدا کردم .و ازآن ها جدا شدم و به تهران آمدم.
به خاطر دارم که تمام دارایی من فقط ده تومان بودزمانی که سوار اتوبوس شدم با دو کارگر آشنا شدم.آنها در کشتارگاه شب تا صبح نگهبانی می دادند .کار آنها به نظرم جالب آمد. چون می توانستم روزها درس بخوانم و شبها کار کنم.این اولین کار من بود.
فقط یک شب توانستم در آن کشتارگاه نگهبانی دهم. فردای آن روز از آنها تقاضای کار دفتری کردم. پانزده روز در آنجا از ساعت شش بعد از ظهر تا ساعت هشت ونیم کار کردم. زمانی که از دانشگاه فارغ التحصیل شدم ، بازاررا بررسی کردم. تولید استیل که در آن زمان
سی سال قدمت داشت،بازار مناسبی بود و مردم تمایل داشتند بیشتر از وسایل استیل استفاده کنند چون از نظر استحکام و بهداشت بسیار مناسب بود. در سال 1362 پنجاه درصد از شرکت آسان استیل را که تازه تاسیس شده بود را خریداری کردم.چون رشته ام اقتصاد بود نیاز داشتم مسائل فنی را بیشتر بدانم به همین دلیل به دنبال یادگیری مسائل فنی رفتیم. همزمان با خرید شرکت آسان استیل ، دو واحد تولیدی را در کرمانشاه تاسیس کردیم . فعالیت ما در آنجا تولید وسایل و قطعات استیل بود.
در سال 1363 در نمایشگاه میلان شرکت کردیم و درآنجا طرح اولیه بخارپزماژین را به قیمت ده هزاردلار از آنها خریداری نمودیم. درایران این طرح را به کمک متخصصین باز کردیم و شروع به جایگزین کردن قطعات نمودیم.
ما این بخارپز را قطعه قطعه تولید کردیم تا نهایتا بسته بندی شد و آن را به جامعه پزشکی ارائه دادیم. تا مدتی این محصول را به کره و دبی نیز صادر می کردیم. علت عدم توسعه کار این بود که من سال1361 برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم و حدود شش سال غیبت داشتم.
درآمریکا در راستای اقتصاد، رشته ی مهندسی اقتصاد را انتخاب کردم و مهندسی اقتصاد را در آنجا گذراندم. وقتی به ایران بازگشتم تصمیم گرفتم کار جدیدی را شروع کنم. در سال 1372 در نزدیکی مهدی شهر زمینی را برای کشت و کار و صنعت در نظر گرفتیم.
یکی از کارهایی را که می خواستیم در آنجا انجام دهیم تولید بادام کالیفرنیایی بود.این طرح یک کار منحصر به فرد بود.یکی دیگر از پروژه هایی که ما به کمک فرانسوی ها قرار بود انجام دهیم تولید گندم.طرح دیگر ما پرورش خرگوش بود.هر خرگوش سه نوع محصول تولید می کند.پشم خرگوش که خریدارش ایتالیایی ها بودندو گوشت خرگوش که پودر می شد.
این پروژه که از طرح های زیادی تشکیل شده بودحد اقل بیست شغل منحصر به فرد را ایجاد کرده بود. با اینکه این پروژه همه ی کارهایش انجام شد ولی متأسفانه مانع اجرای پروژه شدند و این پروژه به مرحله ی بهره برداری نرسید.
من در سال 1367 شرکت ماژین صنعت را ثبت کردم. در سال 1377 قراردادی با شرکت ایران خودرو برای تولید قطعات پیکان، پژو و آردی بستم.
در بررسی اولیّه ی طرح متوجه شدیم که این طرح به حداقل سی میلیون دلار برای خرید ماشینهای مورد نیاز احتیاج دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتم که دستگاه پرس را بسازم. برای این کار ما پرسهای روسی را خریدیم و آنها را در حد استاندارد ژاپن رساندیم.
در حال حاضر قطعاتی که ما تولید می کنیم از لحاظ کیفیت مشابه با قطعاتی است که ایران خودرو از ژاپن خریداری کرده است.
من بعد از انقلاب شروع به کار خرید و فروش نمودم و با پول آنها کارمان را شروع کردیم. به عنوان مثال من کارخانه ی آسان استیل را با دویست هزار تومان خریدم. یک زمانی من با این کار سرمایه ام را با مدیریت تلفیق می کنم و نتیجه می گیرم. یک زمانی هم پول کار می کند و ما برای کار کردن بیشتر به پول نیاز داریم ولی به هر حال وجود خلاقیت و روشهای مدیریت و .... باعث افزایش بازده ی سرمایه گذاری می شود