نمایش تجهیزات و تشریح تکنولوژی ساخت 400 پروسه ساخت به صورت ساده …
How It’s Made (آشنایی با بیش از 400 خط تولید)
آیا تاکنون فکر کرده اید ابزار، وسایل و یا محصولاتی که هر روز استفاده می کنید چگونه ساخته شده اند؟
مستند How It’s Made شما را با پروسه ساخت این وسایل کاملا آشنا می کند.
فیلم هایی از مراحل ساخت وسائل گوناگون، نمایش تجهیزات و تشریح تکنولوژی ساخت 400 پروسه ساخت به صورت ساده در قالب 7 عدد DVD.
آیا میدانید با ساده ترین روش ها میتوانید یک کار تولیدی پر در آمد داشته باشید!
آیا تاکنون فکر کرده اید ابزار ، وسایل و یا محصولاتی که هر روز استفاده می کنید چگونه ساخته شده اند؟
آیا قصد راه اندازی کارگاه و یا کارخانه تولید محصولی را دارید و می خواهید با نحوه تولید و ساخت آن محصول آشنا شوید؟
آیا تصمیم به تولید محصولی را دارید ولی فرصت و امکان سرکشی به کارخانجات و کارگاه های تولیدی این محصول را ندارید؟
آیا دوست دارید از خط تولید و نحوه ساخت محصولات کارخانجات پیشرفته دنیا بیشتر بدانید؟
این مجموعه مستند که پخش آن از سال 1999 شروع شده با استقبال زیادی رو به رو شده است، به طوری که بعد از گذشت 9 سال، ساخت و پخش آن همچنان ادامه دارد. این مستند ابتدا در سال 1999 از شبکه Discovery Channel پخش شد و در ادامه از شبکه های دیگری نظیر Ztélé, The Science Channel, Discovery Science, Discovery Science IT, Discovery Channel Polska نیز پخش آن شروع شد.
تا به حال 10 سیزن از این مجموعه ساخته شده است.
این مجموعه شامل 10 سیزن می باشد که هر سیزن 13 اپیزود دارد و در هر اپیزود به بررسی نحوه ساخت سه الی چهار محصول پرداخته شده است.
این مجموعه شامل فیلم های با کیفیت بالا و به زبان انگلیسی پیرامون تولید بیش از 400 محصول مختلف به صورت کامل در 7 حلقه DVD به خریداران گرامی عرضه می شود.
فرآیند تولید بستنی
فرآیند تولید چیپس سیب زمینی
فرآیند تولید نان صنعتی
فرآیند تولید ماکارونی
فرآیند تولید سوسیس
فرآیند تولید و ساخت کاغذ
فرآیند تولید و ساخت مداد و پاک کن
فرآیند تولید و ساخت بطری های پلاستیکی
فرآیند تولید و ساخت دستمال بهداشتی
فرآیند تولید و ساخت سیمان
فرآیند تولید و ساخت طناب
فرآیند تولید و ساخت یخچال
فرآیند تولید و ساخت اجاق گاز
فرآیند تولید و ساخت انبردست
فرآیند تولید و ساخت پیچ و مهره
فرآیند تولید و ساخت کپسول گاز
فرآیند تولید و ساخت لیوان یک بار مصرف کاغذی
فرآیند تولید و ساخت فیلتر هوا
فرآیند تولید و ساخت کاشی های سرامیکی
فرآیند تولید و ساخت ترمز اتوموبیل
فرآیند تولید و ساخت محصولات آرایشی و بهداشتی
و صدها فیلم دیگر در مورد نحوه تولید و ساخت محصولات...
مجموعه بی نظیر نمایش خطوط تولید و نحوه ساخت بیش از 400 محصول پرفروش!
در مجموعه بی نظیر شما با نحوه ساخت بیش از 400 از ابتدا تا انتها آشنا میشوید!
مجموعه بی نظیر مخصوص همه بخصوص جوانان فعال!
ما در این مجموعه شما را با خطوط تولید آشنا میکنیم.
در این مجموعه بیش از 400 خط تولید از ابندا تا انتها بصورت فیلم نمایش داده میشود.
این مجموعه صرفا بدین منظور تهیه شده است که شما با آنچه در کارگاهها و کارخانه ها میگذرد آشنا شوید.
مخصوص همه افراد علاقمند به کارهای تولیدی پردرامد بخصوص جوانان جویای کار
آیا دوست دارید بدانید خلال دندان – شیشه عینک و لنز های رنگی – پاکت پلاستیک – فویل آلومینیومی – چوب گلف – تراک کامیون – ماشین آتش نشانی – شلوار جین – سی دی – درب بطری (بطری های فلزی که آک شده هستند )-وان حمام و توالت فرنگی – جوراب شلواری زنانه – کپسول و قرص – شکلات و نان – ربات – قطعات الکترونیکی – درب کنترلی – سیمان- تابلوهای برق – بادکنک – ترموستات- کرکره پنجره – اسکیت برد -موتور ماشین – پروانه هواپیما – بسته بندی تخم مرغ – ساخت شیشه – تولید تیله ها و گوی های رنگارنگ شیشه ای – لوله های عایق بکار رفته در صنعت نفت – ساخت رینگ و لاستیک – دیسک های سنگ زنی – ابزار آلات کارگاهی ( مته وچرخ دنده و میخ و..) – کابینت آشپزخانه – لامپ مهتابی – کاغذ کپی – توپ بیلیارد و توپ فوتبال آمریکایی توپ تنیس و….و هر آنچه در اطراف خود میبینید چگونه ساخته میشوند ؟
اگر دوست دارید با بیش از 400 پروسه کامل ساخت و روش شکل دهی ابزار و وسایل آشنایی پیدا کنید حتما این مجموعه را تهیه کنید و از دیدن آن شگفت زده شوید .
این محصول برای تمامی رشته های مهندسی و علوم از جمله مهندسی مکانیک (تمام شاخه ها ) مهندسی برق – مهندسی شیمی و پتروشیمی مهندسی مواد و متالوژی – مهندسی معماری – مهندسی چوب و کشاورزی – مهندسی پزشی – مهندسی معدن -مهندسی هوافضا و….برای کلیه کارخانجات صنعتی و تمامی تولیدکنندگان کوچک و بزرگ قابل استفاده و مفید می باشد ، حتی برای دانش آموزان و دانشجویان...
با دیدن این 7 دی وی دی مانند این است که از چند صد کارخانه و کارگاه تولیدی دیدن کرده اید و کلی به اطلاعات و دانش شما افزوده خواهد شد .
عناوین فیلم های هر کدام از DVD ها در زیر ذکر شده است :
DVD شماره یک:
* فویل های آلمینیومی – چوب اسکی – لنز چشمی – نان صنعتی
* دیسک فشرده – پنیر موزارلا – جوراب بلند زنانه – لامپ فلورسنت
* خلال دندان – وان حمام – هلی کوپتر – ماءالشعیر
* سمعک – معماهای سه بعدی – کفپوش لاستیکی – توالت فرنگی
* کاغذ کپی – پوشاک جین – کامپیوتر – تخته شیشه
* میخ و گیره کاغذ – عینک های محافظ – پارچه – دوچرخه
* کایاک(نوعی قایق) – کفش کار و ایمنی – نمایشگر علایم الکترونیکی – غلات حجیم شده صبحانه
* کامیون – چسب زخم بهداشتی – مدارات کامپیوتر
* استیل – آب سیب – شاسی aircraft – محصولات آرایشی بهداشتی
* هلوگرام – چاپ بسته بندی – کاشت پوست – خوراک ذرت
* کیسه های پلاستیکی – پانل های خورشیدی – دبه های پلاستیکی – چوب هاکی
* درب های پیچی آلمینیومی – شکلات – قرص و کپسول – ماکارونی
* کلاه دوچرخه سواری – باتری لیتیومی – ترمز های ماشین – آلمینیوم
DVD شماره دو:
* شیشه عینک طبی – گرانیت – چیپس سیب زمینی – میکروپروسسور
* عسل – فایبر اوپتیکس – تولید آجر – ارگ لوله ای
* موتور روی آب شخصی – آب انگور – لوازم اداری – کفش اسکی
* کاپشن زمستانه – انیمیشن – پرورش قارچ – حلقه طلا
* رشد و نمو کاهو در ابهاى مغذى – الوار چوب – صنعت بازیافت – تله های ماهی گیری
* برش الماس – دربهای چوبی – پینت بال – روزنامه
* صنعت فرش – آب معدنی – جراحی لیزر چشم – تولید گیتار
* قایق فایبرگلاس – خشک کننده لباس – آدامس بادکنکی – لوازم آتش بازی
* گاوصندوق های استیل – ماکت دندان – هواپیما – عصاره چوب افرا
* صمغ – قوطی های آلمینیومی – پرورش ماهی – تندیس های برنزی
* قابلمه و ظروف آلمینیومی – اعضای مصنوعی بدن – خمیر بادام زمینی – لامپهایی با روشنایی زیاد
* اتومبیل – چرخ دستی فروشگاهی – نمونه سازی و مدل سازی سریع – سکه های کلکسیونی
* بلبرینگ – سیم الکتریکی – ریخته گری با مدل های مومی – ماشین آلات اتوماتیک
DVD شماره سه:
* مهرهای جوهر دار – آلبالو خشک – نخ بافندگی – علایم جاده
* قفل های ترکیبی – کوزه گری – کمپ مسافرتی نقلیه – پاک کن
* لودر – روغن سبزیجات – ابزارآلات دستی – محصولات کتانی
* حصار فنسی – پوشش سقف – محصولات پلی استایرن و یونولیت – آبنبات
* کالسکه اسب سواری – چشم مصنوعی – غذای سگ و گربه – آینه
* تولید ماست – شمع – لامپ های نئونی – چاپ کتاب
* خردل آماده شده – ساخت ویلن – پیچ و مهره – دستمال توالت
* تولید گل تازه – نوار چسب – Tofu – بلیت های بخت آزمایی
* قایق بادی – پودر میوه – خمیر بازی – محصولات حصیری
* ژنراتور بادی – دستکش PVC – شیشه های ترموفرم شده – ماشین آتش نشانی
* رادیاتور ماشین – جوجه ماشینی – خمیر شیرینی پزی – چوب اسکی
* هیتر برقی – تولید شانه تخم مرغ تمام اتوماتیک – مرغ – بازی های کامپیوتری
* چکمه های نسوز – ابزارآلات باغبانی – ماشین آلات اتوماتیک – دیوارهای کچی
DVD شماره چهار:
* بطری های پلاستیکی – پست و نامه – تخم مرغ – خودکارهای چوبی لوکس
* قالب های تزریق پلاستیک – فیلتر های هوا و روغن ماشین – کابینت – شیشه های دمیده شده
* ابزارآلات برش و سوراخکاری تحت فشار – شیشه کارى منقوش – تریلی – فلوت
* طبل و تنبک – آبکاری و روکش کاری فلزی – دکمه
* سنگ تراش کاری – کود کمپوست – پرده کرکره ای – شیر
* برس و جاروب – تخته سیاه – ماهی دودی – زیپ
* علایم 3 بعدی تجاری – کفپوش های چوبی – لوله های پلی اتیلنی چین دار – تشک
* کاشی های سرامیکی – آجیل – قطعه کاری استیل – اسکی
* موتور ماشین – آرد – مبلمان راحتی – پاکت نامه
* لیوان و قاشق چنگال پلاستیکی – جلوه های ویژه – طلا – چنگ (آلت موسیقی)
* ورقه های لامینت – بستنی چوبی – اسباب بازی جور چین کودکان – مایع پاک کننده بهداشتی
* قالب ریزی تزیینی – قرقره و چرخ – شلنگ های لاستیکی صنعتی – ورقه های کفپوش وینیل
* کاردک های ساختمانی – درب های پارکینگ – الکتروموتور – پشم
DVD شماره پنج:
* آسفالت – شیرینی – اسپیکرهای بلند – قفل درب الکترونیک
* بخاری های با سوخت چوب – پای مصنوعی – کفش باله – اتوبوس
* بازوی روباتیک – خالکوبی – دستمال بهداشتی – لوله های بتنی
* دستکش هاکی – کیک سنک – روکش مجدد تایر – مدیریت آب ضایعاتی
* آمبولانس – میز اتاق پذیرایی – اکوردئون* انگشتی – جوایز از جنس اکریل
* باتری آلکالین – ویلچر – چکمه های بلند – فلوت
* توپ گلف – دستگیره در – پارکومتر – جدا کننده اتاق و سالن
* زره – تیر چراغ خیابانی – چوب های خمیده – کلید های لمسی
* ارابه اسب سواری – نی*انبان – کیک و شیرینی مجلسی – طعمه ماهی گیری
* لایه محافظ – خار برگردان یقه – جعبه با مقوای نازک – لیوان های کریستالی
* سیمان – تابوت – نوشیدنی های بدون الکل – صندلی راحتی
* چاقوی آشپزخانه – مجسمه مانکن – جوراب – سوزن سرنگ
* پانل های الکتریکی – کایت – فریم عینک – مسواک
DVD شماره شش:
* وسایل نقلیه 3 چرخی – چوب بیسبال – درخچه های مصنوعی – شیپور و ترومبون
* فنر – سنگفرش – پیانو
* طناب – میز بیلیارد – تخته اسکی روی آب – سنج آلت موسیقی
* کمربند ایمنی خودرو – پنجره های نوین – اشکال شمعی – بالون های هوای گرم
* فیلتر هوا – چوب بیلیارد – تندیس های یخی – کت و شلوار
* ریل دستی پله برقی – ماژیک براق کننده – سیم گیتار – کلاه گیس
* کمان های سنتی – دستگاه قهوه ساز – عروسک های بزرگ – تخت خواب توری
* ایزولاسیون فایبرگلاس – اردک های چوبی – دستگاه آدامس فروش- سیستم اگزوز
* زنجیر – نان باگت صنعتی – رکوردهای وینیلی
* شیشه جلوی اتومبیل – زین اسب – کره – سعت های معابر عمومی
* وسایل حمل و نقل یک نفره – قایق های کوچک – گیتار برقی
* آبگرم کن – کیسه هوا – تنقلات جیلی بیلی – مسطح کننده یخ
* وسایل نقلیه دومحیطه خشکی و آب – چوب گلف – کشتی مدل – قسمت سر درام
DVD شماره هفت:
* توپ راگبی – آمپلی فایر گیتار برقی – گلوله شیشه ای – ملخ هواپیما
* بدنه موتور – شانسی – بدنه درام – درام
* فندک – فسیل حیوانات – توپ هاکی – سیلندرهای با فشار بالا
* بادکنک – کاغذ دیواری – خلال فرانسوی – حباب لامپ
* کبریت – اسب های چرخ فلک – ظروف چینی – باک سوخت
* ظروف شیشه ای برای پخت و پز – صابون بهداشتی – درام استیل – لباس ضد آتش
* مداد مومی – قایق های کایاک چوبی – ماشین ای چمن زنی – زنجیر طلا
* وسایل نجات غریق – دستگاه تایپخط بریل – ویلن سل
* دکل های از جنس الیاف کربن – کیک چینی – پروجکتورهای آی مکس – زنجیر های دوار
* کلاه های ضد آتش -قطب نما – تیوب های بسته بندی – اره های دستی
* لامپ های هالوژن – ایزولاسیون سلولزی – نردبان های آلمینیومی – چوب ماهی گیری
* سر دریل – کابین عکاسی – تمبر
* چرخ های کرجی – قالی چه بافی – ترموستات خودرو – قلم درز
تعداد : 7 DVD
شماره مجوز: 155/89088
قیمت: 27,800 تومان
روش خرید: برای خرید آموزش 400 خط تولید پردرآمد/اورجینال ، پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.
زندگینامه کارآفرینان موفق - مردان کارآفرین ایرانی
نام: آقای ارجمند
شرکت: پائیزان
نام محصول: دستمال کاغذی پالیز
تحصیلات: دیپلم
پدرم کارمند حسابداری وزارت بهداشت بود ومادرم خانه دار و به دلیل اینکه پدرم کارمند بود از طفولیت دوست داشتم که کارمند باشم. از سال 73 یک کارخانه متروکه ای که چندین کارخانه داشت که بعد از انقلاب کارخانه هایشان متروکه شده بود و فعال نبود این کارخانه ها در ورامین، کاشمر، قم و همدان قرار داشتند. صاحب کارخانه شخصی به نام آقای عبدالله مسلحی که کارخانه ایشان را خریداری کردیم کارخانه اش غیرفعال بود و تأسیس آن به سال 1356 برمی گشت که بعد از انقلاب چند سالی کار می کرد و بعد به بحران جنگ و واردات مواد اولیه بر خورد و دیگر نتوانست کار کند و کارخانه تقریباَ تعطیل شد. از سال 73 که ما این کارخانه را خریدیم آن را باز سازی و نو سازی کرده و با یک محدودیت تکنولوژی شروع به تولید کردیم، به تدریج از سال 73 تا الان که سال80 است هر ساله در کارخانه خود بنایی را ایجاد کردیم، و ماشین هایی را نصب کردیم که امروز قادریم کالایی را تولید کنیم که دیگران قادر به تولید آن نیستند به عنوان نمونه جدای از فرم وشکل بسته بندی که یک تغییراتی در اشکال بسته بندی دادیم مثل محصول توپ و ستاره یا ذوزنقه محصولات دیگری مانند دستمال ویژه ی سرما خوردگی داریم و امروزه ما دستمال کاغذی را با چاپ تک رنگ می زنیم. داخل جعبه با همان طرح خود جعبه بیرون می آید مثلاَ اگر دستمال توپی، یک طرح چهار رنگ است کاغذ داخل آن هم با همین طرح بیرون می آید. در برنامه های آینده، سیستم لمین بوتینگ را داریم که در ایران برای اولین بار ملحفه و سفره یک بار مصرف می زند که یک طرف آن پلی اتیلن است و طرف دیگر کا غذ تیشو با چاپهای متنوع و همچنین دستمالهای معطر و خوراکی مثل اسانس سیب وهلو. . .
در کار هایم با شکست روبرو شدم ولی به هر حال اعتقاد من این است که اگر شکست هم داشتیم این شکست ها باعث شده که تجربیات ما اضافه شود یعنی وقتی ما شکست خوردیم فهمیدیم که حتماَ راهکاری که انتخاب کردیم اشتباه بوده و باید از راه دیگری برویم.
ایده هارا ما در مسافرت هایی که به جاهای مختلف دنیا داریم بدست می آوریم ما سعی می کنیم هرکسی هر کار خوبی را که انجام می دهد یاد بگیریم، و در هر مملکتی امکاناتی برتر وجود داشته باشد آنرا در مملکتمان بیاوریم تا مردم ما نیز از آن استفاده کنند.
منابع مالی ما خیلی محدود بود از این رو به سمت مردم رفتیم و حرفها و خواسته هایشان را گوش دادیم چنانچه اگر شما در یک محیط بسته باشید و دائماَ با کسانی که همه کار شناس هستند صحبت کنید هیچ وقت یک کسب و کار موفق نخواهید داشت این مردم هستند که بازار را می شناسند پس باید ابتدا خواسته های آنها را ترتیب اثر داد، که من فکر می کنم ما این کار را کردیم و به حرفهای مردم گوش دادیم و دیدیم که چقدر نسبت به چنین وسایلی احساس نیاز می کنند و ریسک آن هم در این بود که منابع مالی ما محدود بود و بازار خیلی شناخته شده نبود، احتیاجات بازار بر اساس گمان وشمّ خودمان بود که چنین تصوری داشتیم که خوب جواب داد و وقتی اجناس را وارد بازار کردیم، دیدیم که حتی اگر گمان ما 50 بود بیش از 90 % چنین بازاری وجود داشت چنانچه بعد از مدتی درخواسهای زیادی از شهرهای دیگر برای تولیداتمان داشتیم که ما این بازارها را شناسایی نکرده بودیم.
پرسنل ما کاملاَ آموزش دیده بودند و حتی امکاناتی را نیز برای خریداران در نظر گرفته بودیم که در ایران کمتر دیده می شود مثل لباسهایی که استفاده شده بود یا به هر علتی رنگ عوض کرده بود بدون چون و چرا پس گرفته می شد.
در صنعت ما رقابت روی قیمت است و کسی روی کیفیت کار نمی کند. وجه تمایز ما هم با دیگران در این است که ما بیش 30 مدل دستمال داریم با قیمتهای و کیفیتهای متفاوت. البته ما می توانیم ارزان قیمت بزنیم ولی اعتقادم بر این است که اگر مشتری ارزان پول بدهد کالا را بد مصرف می کند.
زندگینامه کارآفرینان موفق - مردان کارآفرین ایرانی
دو سال پیش که در یک نمایشگاه صنعتی شرکت کرده بودم غرفه ای توجه خیلی از بینندگان را به خود جلب می کرد. شرکت ماشین افزار شمس طراح و ساخت گیربکس های خاص و سنگین صنعتی. چند گیربکس خیلی بزرگ در غرفه قرار داشت و تعدادی پوستر نیز به دیوارها آویزان بود.
افرادی که در این زمینه اطلاعاتی دارند در اولین آشنایی احساس می کنند کارخانه این شرکت باید از دهها سالن بزرگ تشکیل شود و تعداد زیادی مهندس و کارگر در آن مشغول کار باشند. اما اگر به محل کارخانه بروید میبینید اصلاً چنین نیست.
در سالن 1000 متری کارگاه، یک سالن کوچکتر به عنوان انبار قرارداد که 3 الی 4 نفر مهندس و 10 تا 15 نفر کارگر در آن مشغول کار هستند.
با آقای شمس مدیر و مالک شرکت صحبتی شد که مقدمه ای برای گفتگوی بعدی فراهم آورد. در گفتگوی نسبتاً طولانی که با ایشان انجام دادیم مطالب جالبی رد و بدل شد مهندس شمش که نزدیک به هفتاد سال می نمایاند، هنوز انرژی و نشاط و قدرت یک جوان سی ساله را دارد و میگوید، علیرغم کار و مشغله فراون هر روز 3 الی 4 ساعت ورزش میکند و هر روز به غیر از امور جاری 4 الی 5 ساعت را در گوشه ای آرام به طراحی و تفکر مشغول است .
به لحاظ حجم زیاد مطالب در اینجا به برخی مسایل مهم اشاره میکنیم:
اینجانب ابراهیم میرشمسی متولد سال 1321 ، در رشته مکانیک تحصیل کردهام و از سال 1342 فعالیتهای شغلی خود را شروع کردم. شروع کار اینجانب در زمینه تجارت و بازرگانی بود و قبل از انقلاب در زمینه تجارت خارجی فعال بودم البته در زمینه کشاورزی و مرغداری هم فعالیت می کردم. به علت شرایط قبل از انقلاب و اینکه بلافاصله همه چیز را به صورت آماده وارد می نمودند علیرغم میل باطنی کار صنعت را رها کردم. در بحبوحه انقلاب یک مرغداری بزرگ در کوهستانهای ساوه داشتم که تعداد زیادی از مرغها در دیماه 57 در سرمای 10- درجه از بین رفتند و آنچه هم مانده بود در میدان شوش تهران بین مردم تقسیم کردم.
به علت اعتصاب مقدار زیادی جنس در بنادر داشتم که امکان تخلیه آن نبود و حجم زیادی از آن در کشورهای عربی تخلیه شد، مقداری هم به بنادر مبدأ برگشت و البته بعد از انقلاب هزینهای که بابت بارگیری، تخلیه، انبارداری، دیرکرد و ... پرداخته بودم بیشتر از ارزش اصل اموال بود.
در فروردین 1358 کراوات را از گردن باز کردم ، لباس کار پوشیدم و وارد مقوله صنعت شدم و ساخت قفس های تمام اتوماتیک مرغهای تخم گذار را شروع و در مدت یک و نیم سال حدود 18 سیستم 5000 تایی ساختم.
این سیستم کار آب دادن، تغذیه، جمع آوری تخم مرغ و تحویل آن به انبار را به صورت اتوماتیک انجام می داد. متأسفانه 97% مواد اولیه این سیستم ها از خارج از کشور تأمین می شد.
با شروع جنگ ارز جیره بندی شد و دریافتم این جنگ بنا به ماهیت انقلاب و اهداف آن یک جنگ طولانی خواهد بود و به این نتیجه رسیدم که صنایع وابسته به مواد اولیه خارجی مشکل پیدا می کنند. از طرف دیگر از محل سکونت تا محل کارم در تهران 48 کیلومتر فاصله بود در آن زمان روزانه 4 ساعت وقت مرا تلف می کرد. لذا تصمیم گرفتم تهران را ترک کنم .
چند گزینه پیش رو داشتم که در نهایت چون پدر و مادرم اصفهانی بودند اصفهان را برای فعالیت انتخاب کردم. البته بگویم که کارخانه قبلی را به صورت اقساط فروختم که هنوز هم کار می کند و خوب هم کار می کند.
در اصفهان کارم را با ماشین سازی شروع کردم و در سال 1364 به ساخت ماشین تراش بزرگ پرداختم و به سفارش اداره کل صنایع استان 10 دستگاه ماشین تراش تورز چکسلواکی ساختم که در نمایشگاه هم از آن استقبال خوبی شد ولی دریافتم که اشتباه کرده ام زیرا من نمیتوانستم با ماشینسازی تبریز رقابت کنم. ماشینسازی تبریز سوبسید میگرفت و تولیدات خود را ارزان میداد در حالیکه من هیچ یارانهای دریافت نمیکردم البته قبل از آن ماشینهای مختلفی ساختم که چون زمان جنگ بود اکثراَ تک منظوره بود و بر اساس سفارش دستگاههای دیگر در جنگ ساخته می شد.
بنابراین تصمیم گرفتم وارد مقوله دیگری بشوم و بعد از انجام بررسیهای لازم وارد مقوله گیربکس و چرخ دندهها شدم و کار گیربکسهای سرعت متغیر را شروع کردم. در آن زمان شاید تعداد این گیربکسها در ایران 50 عدد بیشتر نبود و دانش فنی ساخت آن هم وجود نداشت. پس ماشینآلات لازم برای تولید این گیربکسها را ساختم .
دو کارخانه تأسیس کردم یکی در دولت آباد اصفهان و دیگری در شهرک صنعتی مبارکه. در یکی گیربکس های متداول به صورت خط تولید ساخته می شد و در کارخانه دوم ساخت گیربکس های خاص، سنگین و فوق سنگین آغاز شد. در حال حاضر به علت واردات بی رویه مخصوصاَ از چین، کارخانه گیربکس های سبک در شرف تعطیلی است و به زودی خاتمه کار را اعلام می دارم.
این مشکل فقط برای ما نیست بسیاری از صنایع و اصناف با این مشکل روبرو بوده و خیلی از صنایع در شرف تعطیلی هستند یا با ظرفیت خیلی کم کار میکنند. زیرا واردات بیرویه زیاد شده و اگر وضع به همین ترتیب پیش برود وضع بدتر از این هم خواهد شد و آن موقع بیکاری به یک فاجعه تبدیل می شود. من از دولت جدید خواهش می کنم اگر چه کمی دیر شده است با این حال فکری برای این کار بکند.
در کارخانه دوم خوشبختانه مشکلی نداریم و در تولید گیربکس های خاص سنگین و فوق سنگین حرف اول را می زنیم و 98% از مواد اولیه مورد نیازمان هم داخلی می باشد.
نحوه کار ما به سبک ژاپنی است یعنی اینکه طراحی و مونتاژ و مدیریت را ما انجام می دهیم و بقیه کار به دست دیگران انجام می شود، به عبارت دیگر بعد از دریافت سفارش و طراحی، کار را به دیگران می سپاریم و تنها مدیریت، نظارت و کنترل می کنیم. سفره گستردهای است که افراد نان خودشان را می آورند و در این سفره می خورند. ما فقط برای آنها کارآفرینی کرده ایم. ما می توانیم کارگاه ریخته گری، تراشکاری و ... تأسیس کنیم و اینکارها را هم خودمان بکنیم و قطعاَ سودمان هم بالاتر می رود ولی اینکار را نمی کنیم چون معتقدیم هر کسی باید کار خود را بکند. همانطور که گفته شد هنر ما طراحی و کنترل و نظارت روی قطعات ساخته شده و دادن روش ساخت برای قطعات است که در این زمینه بسیار موفق بودهایم.
در حال حاضر تمام گیر بکسهای خاص مورد نیاز صنعت نفت کشور را میتوانیم بسازیم و به این کار مشغول هستیم. گیربکس حفاری چاههای نفت از مهمترین آنها ست که چند سال پیش ساختهایم . تمامی گیربکسهای خاص صنایع فولاد کشور، صنایع سیمان کشور توسط کارخانه ما ساخته می شود.
همانطوریکه توضیح دادیم چند سال است که به سبک فوق الذکر عمل کرده و موفق هم بودهایم. ما درست روی نقطهای دست گذاشتهایم که صنایع ما بابت آن باج فراوانی به خارجیها داده اند و قطعاَ می گویم ما وابستگی در این زمینه را از بین بردیم. در این مدت ما با سازمانهای مرتبط تعامل خاصی نداشتهایم.
به نظر من وظیفه وزارت صنایع و معادن دو چیز است: هدایت و حمایت. ولی حداقل در شش سال گذشته در این زمینه ما چیزی از آنها ندیدیم.
در مقوله تجارت جهانی فکر می کنم اینکار یعنی استثمار کشورهای در حال توسعه و ضعیف و اینکه چرا آمریکا با ورود ایران به سازمان تجارت جهانی موافقت کرده (علاوه بر دلایل ظاهری) جای بحث دارد.
در دو کارخانه مشغول به کار جمعاَ 50 نفر مستقیماَ کار میکنند که بعد از تعطیلی کارخانه اول پرسنل آن را به کارخانه دوم منتقل می کنم ولی فعالیتهای ما برای همین تعداد هم به صورت تمام وقت ایجاد اشتغالی کرده است. یعنی در واقع 100 نفر با تحصیلات و مهارتهای مختلف در این پروژه مشغول هستند.
من به جوانها، سایرین و هر کس که میخواهد در این مملکت کار کنند چه در نظام مشغول کار شوند چه در نظام خصوصی توصیه می کنم شرف خود را حفظ کنند. هر کاری که می کنند باید زمینه ساز رشد مملکت باشد و مشکل امروز کشور ما بیکاری است که در گرو رشد مملکت از بین می رود.
اشخاص شرافت انسانی خود را ملاک عمل قرار دهند اگر کسی می خواهد در این مملکت زندگی کند باید امنیت داشته باشد و با وجود بیکاری امنیت از بین می رود و کسی آسوده نخواهد بود.
توصیه دیگر من این است که کارهای زمین مانده را انجام بدهند. ما در این کشور کارهای زمین مانده خیلی داریم و از طرف دیگر کار خود را به نحو صحیح انجام بدهند و آبروی این مملکت را حفظ کنند . اگر چیزی می سازد کاری نکند که بگویند ایرانی است به درد نمیخورد.
من در زمینه تجارت خارجی اطلاعات وسیعی دارم و قبل از انقلاب هم اینکار را میکردم ولی تجارت خارجی کار زمین ماندهای نیست، کافی است من یکی از کارگاههایم را بفروشم و با پول آن کارهای معاملاتی انجام دهم. مطمئن هستم اگر اکنون درآمد من در سال 10 ریال است در این صورت درآمدم 1000 ریال میشود ولی این کار را نخواهم کرد.
ممکن است خیلی ها با این نظر موافق نباشند اما خدا را گواه می گیرم که سخنم را نه از روی تمایلات شخصی یا صنفی یا منافع مادی بلکه با دید باز مملکتی می گویم قانون کار مشکل دارد. این قانون تحت شرایط خاصی تصویب شده و اصلاح آن نیاز به شجاعت دارد.
این قانون به ضرر تولید این مملکت است که هم به ضرر کارگر است هم به ضرر کارفرما و یکی از دلائل پائین بودن بهره وری شاید همین باشد.
ممکن است بگوئید این قانون جلوی سوء استفاده کارفرما را می گیرد بیائید این گفته را تحلیل کنیم. کارفرما چه سوء استفادهای می کند فرض کنید کسی یک دکان بقالی دارد و شاگردی هم دارد که سالم و کاری است، دزد نیست. تحت این شرایط صاحب کار چه مشکلی دارد که بخواهد شاگردش را اخراج کند.
حداقل یک سال طول می کشد تا کارگر به محیط کار عادت کند، با همکاران آشنا شود، به بازدهی مطلوب برسد و کارش را خوب انجام بدهد. کارفرما برای منافع شخصی هم که شده از اینکه این کارگر را از دست بدهد اجتناب می کند اگر این کار را بکند ضرر هم کرده است مگر اینکه مسائل دیگری در کار باشد اگر کارفرما کارش رونق داشته باشد و کارگر کارش را خوب انجام بدهد هیچ سوء استفاده ای در کار نیست.
به هر حال به نظر من باید در قانون کار تغییرات بیشتری صورت گیرد و البته راه سوء استفاده طرفین هم مسدود گردد. اگر چه مقداری این کار انجام شده ولی هنوز خیلی راه باقی است. من فکر می کنم در این کشور به جای حل مسئله صورت مسئله را پاک می کنند
زندگینامه کارآفرینان موفق - مردان کارآفرین ایرانی
آفرین بر کار آفرین
کمترین فایدهی معرفی یک «کارآفرین نمونه» آن است که بسیار از جویندگان کار در مییابند که میتوانند «خوداشتغال» و «دیگر اشتغال» باشند به شرط آن که با عزمی آهنین دنبال کار باشند؛ نه آن که کار به دنبال آنان باشد.
یک کار آفرین موفق میگوید: «افرادی از من خلّاقتر و خوش فکر تر بودند ولی به دلیل این که حوصله نداشتند، وقتی به بنبست برخوردند همه کارها را رها کردند. امّا من با پشتکار ادامه دادم تا بالاخره موفق شدم.»
آقای تقیزاده خطیرزاد هم که قرار است در این شماره پای صحبتش بنشینیم میگوید:
میخواهم برای جوانترها الگو باشم و ثابت کنم که با کار، تلاش و خستگیپذیری میتوانیم به هر جایی که میخواهیم، برسیم»
آقای خطیر صاحب شرکت موفق و صاحبنام «خطیر ماشین» است که برای رسیدن به «قلّههای رفیع موفقیت»، راههای سخت و ناهمواری را پشت سر گذاشته و هیچگاه در برابر مشکلات و نارساییها مأیوس و ناامید نشده است.
شرکتش، «پلوس خلاص کن» خودروهای دو دیفرانسیل میسازد و علاوه بر تأمین قطعات مورد درخواست سازمان صنایع دفاع (صنایع خودرو سازان فتح)، با شرکت پارس خودرو و بعضی از کشورهای حاشیه خلیج فارس (دبی و ...) هم ارتباط و مراوده دارد.
میخواهیم بدانیم که تقیزاده خطیر چه مشکلاتی را پشتسر گذاشته و چطور خودش را کشف کردهاست؟ او میگوید:
درس خواندن و سواد آموزی را بسیار دیرتر از هم سن و سالانم شروع کردم. بعد از بازگشت از سربازی (1354) تا پنجم دبستان را به صورت متفرقه خواندم. دوره راهنمایی و هنرستان را در کنار سایر مشغلههایم با زحمت فراوان پشتسر گذاشتم. الآن هم دانشجو هستم.
آقای خطیر، تاریخچهی کاریابیاش را اینگونه توضیح میدهد:
در شهریور سال 55 (موقعی که 23 ساله و دانشآموز دوم راهنمایی متفرقه بودم) روزی از مقابل شرکتی به نام آلمیدور ALMIDOR در دریاکنار عبور میکردم، کنجکاور شدم و پس از پرس و جو فهمیدم که این شرکت با حدود 70نفر کارگر و استادکار ،با مدیریت آقای مهندس مقدسی اداره میِشود. از مدیر آنجا تقاضا کردم، گفت: «حقوق اینجا کم است. روزی 20 تومان (ماهی 600 تومان)» گفتم: «برای من حقوق مهم نیست. میخواهم کار یاد بگیرم و طراحی کنم» مهندس موافقت کرد و من مشغول شدم امّا احساس کردم کاری که به من محول شده (لاستیک کشیدن لای درز پنجرهها) در شأن من نیست. نزد سرپرست کارگاه رفتم و گفتم: «نمیتوانم این کار را انجام بدهم.» او هم با خونسردی گفت: «نمیخواهی کار کنی، از اینجا برو!» رفتم پیش آقای مهندس مقدسی (مدیر شرکت). او آدم فهمیده و زیرکی بود. بعد از شنیدن حرفهایم گفت: «تو باید کار را از پایین یاد بگیری. گفتم: «ولی من میخواهم از بالا یاد بگیرم.» او اصل مطلب را گرفت. گفت: بُرش بَلَدی؟ گفتم: «بله!» بعد دستور داد از همان روز اوّل برش کنم. ماهها مشعول اینکار بودم. و راندمان کارم بالا بود. مدّتی بعد بر اثر حسادتِ سرپرستِ کارگاه، با تعدادی از کارگرها دعوایمان شد. آقای مهندس مقدسی پس از احضار ما، موضوع رابه دقت بررسی کرد. حق را به من داد و چون از کارم راضی بود، مخفیانه 100 تومان بیشتر از دیگران به من حقوق میداد. به مرور زمان توانستم اعتماد بیشتر ایشان را جلب کنم و بالاخره به عنوان سرپرست کارگاه انتخاب شوم.
من مثل سرپرست قبلی نبودم که به کارگران تنبل که اضافهکاری نمیکردند، دستمزد بدهم. با آنان طی کردم به اندازهی هر پنجرهای که میسازند، اضافهکاری میگیرند. یعنی معیار اضافهکاری من، پنجره بود. این روش ،تحرک زیادی در میان کارگرها ایجاد کرد و بازدهی شرکت را به شکل قابل توجهی بالا بُرد.
یاد آن روزها بخیر! خدا میداند چقدر انرژی و انگیزه داشتم. برای این که بتوانم سر ساعت 5/7 صبح خودم را از انارستان بابل به دریاکنار برسانم، ساعت 5/3 صبح از خواب بیدار میشدم 4 صبح از منزل حرکت میکردم. اوّل به هلیدشت میآمدم. بعد خودم را به بابل، سپس بابلسر و بالاخره به دریاکنار میرساندم. هر روزه تقریباً 3 ساعت و نیم توی راه بودم.همان سال در مدرسه آیت اله نوری (شبانه) درس میخواندم. مدیرمان هم مرحوم شعبانپور بود.
جمعاً 10 ماه در شرکت آلمیدور دریاکنار بودم. کمکم احساس کردم باید شغلم را ارتقاء بدهم. آشناییام با یکی از بازاریان بابلی و ابراز تمایل او به شراکت با من، باعث شد تا از آن شرکت خداحافظی کنم. هیچ وقت یادم نمیرود . آقای مهندس مقدسی (که من همیشه به نیکی از ایشان یاد میکنم) آنروز سخنرانی جانانهای کرد. او در جمع کارگران شرکت گفت: «من امروز دارم یکی از بهترین افرادم را از دست میدهم. خطیر از همه دیرتر آمد. امّا با دستی پُر و با تجربه ای بیشتر از اینجا میرود.»
شریک شدن با آقای غلامحسین زاده و آقای لنکوری جداگانه و به صورت شراکتی کار میکردم که البته داستان مفصلی دارد و جداگانه باید تعریف کنم.
در یک نقطه مهمّی از زندگیام به این نتیجه رسیدم که کار جمعی برکات زیادی دارد. خیرش به افراد بیشتری میرسد. آدمهای زیادی نان میخورند و به قول امروزیها «اشتغالزایی» میشود. این بود که در کارم تحوّلی ایجاد کردم. با دوستان نشستیم و پس از همفکری، کلّ آلومینیوم کاران استان را دعوت کردیم و « تعاونی آلومینیم کاران استان» را تشکیل دادیم.
به این ترتیب با جمعآوری سرمایههای اعضای تعاونی، از تهران جنس وارد میکردیم و به نسبت بین آنها و مشتریها توزیع میکردیم. ما آن موقع حتی جای مناسبی نداشتیم. مجبور بودیم جنسها را در همین فلکه کارگر (شاهی سابق) تخلیه کنیم. بعداً آمدیم تعاونی آلومینیمکاران شهرستان را تشکیل دادیم. مدّتی هم فروشنده یراقآلات آلومینیم بودیم.
آقای خطیر، ماجرای ساخت دستگاه ارّهتیز کن چیست؟
آن موقعها، دستگاه ارّهتیز کن فقط در اختیار یک نفر (آقای غلامحسینزاده) بود. سال 57 (قبل از پیروزی انقلاب) رفتم تهران و از صاحب آن قیمتش را پرسیدم. گفت: «25 هزار تومان»، هر چه تلاش کردم 2 هزار تومان تخفیف بدهد؛ نشد. انقلاب که پیروز شد و آبها از آسیاب افتاد، دوباره رفتم تهران و همان دستگاه را قیمت کردم. دیدم میگوید «200 هزار تومان». تازه، دستگاهش چند ایراد جدّی هم داشت. آن روز به بهانهی ایرادگیری، دستگاه را به دقت بررسی کردم و نقشهاش را توی ذهنم کشیدم. آمدم بابل و به همکارانم گفتم: «باید این دستگاه را خودمان بسازیم، حتی بهتر از اصل آن!» فوراً دست به کار شدم و دستگاه ارّهتیز کن جدیدی ساختم. حدود 50-40 هزار تومان خرج برداشت. یعنی تقریباً 150هزار تومان (به پول آن زمان) صرفه جویی شد.
وقتی تسمه خریدم و دستگاه را روشن کردم، آقای لنگوری شوکه شدهبود، باورش نمیشد که من بتوانم آن را بسازم. آقای مهندس میرلطیفی (قائممقام وزیر صنایع) هم در جریان کارم قرار گرفت و برای تولید انبوه به مدّت 4 سال با من قرارداد بست. بازارمان داغ شد و سود زیادی بردیم.
در مورد درست کردن قطعه «پلوس خلاصه کن» توضیح بدهید؟
این هم ماجرای مفصلی دارد، حوصلهی تان سر نمیرود؟
نه! اتفاقاً اینگونه ابتکارات و خلاقیت ها برای خوانندگان جالب و شنیدنی است.
اصل ماجرا بر میگردد به سال 64. برادرم راننده لنکروز لشکر 77 خراسان بود. بایک تویوتا تصادف کرد. برایم زنگ زد و از من خواست تا یک «پلوس خلاص کن» برایش تهیه کنم. تمام جاها را گشتم، امّا پیدا نکردم. ناگهان جرقهای به مغزم زده شد. با خودم گفتم: «هر طور شده باید آن را بسازم.» دست به کار شدم. یک قالب ریختهگری (دایکاست) دستی درست کردم و با تلاش و پیگیری زیاد، یک قطعه «پلوس خلاص کن» ساختم.
همزمان (در سال 66) نیسان پاترول وارد کشور شد و در همین گیر و دار، من این ابتکارم را به عنوان یک پروژه به «سازمان پژوهشهای علمی صنعتی ایران» ارایه کردم. آن موقع مسئول سازمان آقای دکتر سوادکوهی بود. ایشان وقتی پسوند خطیر را در فامیلی من دید خوشش آمد و خودش زنگ زد و گفت: «تو طرحی ارایه کردهای که طرح خوبی است ولی پروندهی آن فقیر است یعنی علمی نیست. حاضرم به تو کمک کنم.» بعد مرا به هیأت علمی سازمان معرفی کرد. من در آنجا از طرحم دفاع کردم. آنها طرح را پذیرفتند و مرا به وزیر وقت صنایع (آقای دکتر حسینیاننژاد) معرفی کردند. بعد از آن به شرکت پارس خودرو معرفی شدم. وقتی پروژهام را ارایه کردم. اعضای گروه مهندسی آنجا باورشان نمیشد که این قطعه را یک ایرانی ساخته باشد. قطعه پلوس خلاصکن را تست عملکرد و بررسی مکانیسم کردند. مدیرعامل وقت پارسخودرو (آقای مهندس شنکایی) آنرا تأییدکرد. آقای مهندس فریزی (رییس هیذت مدیره) هم با من برخورد بسیار خوب، پدرانه و مثبتی داشت بعد دستور داد آن را در خط تولید قرار دهند. من هم در یک کارخانهی کوچک در بابل، روزی 110 «قطعه پلوس خلاصه کن» تولید میکردم. جالب است تهرانیها فکر میکردند شرکتی که این قطعه را تولید میکند خیلی بزرگ است!
مدّتی گذشت. پارس خودرو از تمام پیمانکاران وتولید کنندهی پلوس خلاصه کن (خارجی و ایرانی) دعوت کرد تا قطعات نمونه کارخانهشان را جهت بررسی به آنها عرضه کنند. شرکت نیسان موتور ژاپن، شرکت AVM برزیل و یک شرکت تایوانی در این رقابت حضور داشتند. مدیرعامل شرکت هندی «ماهیندورا» تولید کنندهی جیب به نمایندگی از کشور ژاپن هم شرکت کرده بود. تست جادّه ای با مسافت 10000کیلومتر در فاصله 27 روز بود. در همان دو روز اوّل شرکت تایوانی رد شد. 7 روز بعد شرکت برزیلی از گردونهی رقابت بیرون رفت و 16 روز بعد نیسان موتور ژاپن هم حذف شد و شرکت ما (خطیر ماشین) بعد از 27 روز به فینال رسید. بعد از تست های متوگرافی چرخدندهها، بررسی مکانیزمها انجام شد و خوشبختانه ما رو سفید و برنده شدیم.
وقتی خط جیب را به بنده دادند، مدیرعامل هندی «ماهین دورا» به من علاقمند شد و گفت: «من روزی 250 دستگاه جیب تولید میکنم و بزرگترین شرکت جیب در دنیا هستم. بیا با من شریک شو و قرارداد ببند. آنقدر به تو کمک میکنم تا بتوانی چند شرکت بزرگ در بابل و شهرهای دیگر بزنی.»
قرارداد بستید؟
نه! در آستانهی قرارداد بستن بودیم که متأسفانه مشکلات شخصی و خانوادگیام، مانع این کار شد. البتّه مشکل من بعداً رفع شد امّا دیگر دیر شده بود.
شاید بعضی از خوانندگان ما بخواهند بدانند که اصلاً پلوس خلاصکن چیست؟
«پلوس خلاص کن» مجموعه کلاجی است که بر روی توپی چرخ جلو نصب شده و قرار دادن آن در وضعیت FREE (فنری) موجب آزاد شدن چرخهای نیرو از سیستم انتقال نیرو میشود. لذا حرکت خودرو و هیچ گشتاوری را از طریق چرخهای جلو به سیستم انتقال نیرو جلو، اعمال نمیکند.
در کشورهای مثل آمریکا، نصب پلوسخلاصکن به حدّی جدّی است که شرکتهای بزرگ تولید کننده تجهیزات 4×4 مانند Mile Marker, Superwinch, WARN کمیتهای تبدیلی عرصه میشود (موسوم به Convesion Kit).
اینکار (نصب پلوسخلاصهکن در مدار انتقال نیروی چرخهای جلو) در خوردوهایی مثل نیسان پیکاب و رونیز فواید زیادی دارد از قبیل: نرمی فرمان، کاهش لرزش و سرو صدا، افزایش شتاب و توان، کاهش مصرف سوخت، کاهش خسارات وارده به خودرو ناشی از استفاده غلط از حالت 4WD ، افزایش زیبایی خودرو، ...
همراهی خانم و بچّهها با شما چطوراست؟
همسرم، در همهی مراحل با من همراه بودند و هستند. پسرانم مخصوصاً حمیدرضا (مهندس کامپیوتر) و علیرضا(مهندس مکانیک) دست و بازوی من هستند. احمدرضا و فرزاد هم مشغول تحصیل در رشتهی اقتصاد و کامپیوترند که انشاءاله وقتی درسشان تمام و تکمیل شد، به کمک ما میآیند. فاطمه هم دانشآموز دبیرستان است.
خودتان هم دانشجو هستید؟
بله! مدیریت بازرگانی (ترم سوّم دانشگاه آزاد) میخوانم. معدّلم خوب ست (بالاتر از 16).
من از کارکردن و درس خواندن اصلاً سیر نمیشوم. اراده کردهام در هر دو زمینه فعّال و برای جوانترها الگو باشم.
خطیرماشین سوابق درخشانی دارد، لطفاً خلاصهای از آن را برای خوانندگان بفرمایید.
این شرکت دارای گواهینامههای متبر بینالمللی و کشوری از شرکتهای بزرگی مثل پارس خودرو، سازمان صنایع دفاع، مدیریت کیفیت مبتنی بر استاندارد Iso 9002 از BQR آمریکا و Iso 9002 از IFC انگلستان و ... است.
پر انگیزه بودن و شادابی آقای تقیزاده خطیر، شوق ما را برای بازدید از تأسیسات شرکت خطیر ماشین زیاد کرد. به اتفاق آقای صادقی سردبیر مجلّه به آنجا رفتیم و از نزدیک با امکانات و تولیدات آن آشنا شدیم. آقای خطیر به تازگی دستگاه تراشی از کشور آلمان وارد کرده به نام CTX310 (2005-4-6) که در نوع خود در جهان بینظیر است.
در هر گوشه از این کارخانه، کار و کارآفرینی موج میزند. کارگران مشغول کارند. پسران جوان مدیرعامل با تسلّط کامل و و بسیار مؤدبانه از جزییات دستگاهها و تأسیسات برایمان توضیح میدهند. صحنهی جالبی است.میتوان قدرت شگفتانگیز اراده را در نگاه و دستان آقای خطیر دید. نمیتوان باور کرد اینکارآفرین موفق که در آستانهی 53سالگی وبزودی از دانشگاه (در رشتهی مدیریت بازرگانی) فارغالتحصیل میشود، تا 22 سالگی اصلاسواد نداشته ولی الآن با عزّت نفس وافتخار پای میز مذاکره با شرکتهای بینالمللی مینشیند و قراردادهای میلیونی امضا میکند.
درود بر اراده های آهنین، افرین بر کار آفرین